همسفرم...
نوشته شده توسط : علی

هرجا که سفر کردم


تو همسفرم بودي

وز هر طرفي رفتم

تو راهبرم بودي

با هرکه سخن گفتم

پاسخ ز تو بشنيدم

بر هرکه نظر کردم

تو درنظرم بودي

در خنده ی من چو گل

در كنج لبم خفتی

در گريه ی من چو اشك

در چشم ترم بودی

در صبحگاه عشرت

همدوش تو ميرفتم

در شامگاه غربت

بالين سرم بودی

آ واز چو می خواندم

سوز تو به سازم بود

پرواز چو ميكردم

تو بال و پرم بودی

هرگز دل من بر تو

يار دگری نگزيد

گر خواست كه بگزيند

يار دگرم بودی 





:: بازدید از این مطلب : 458
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 دی 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست